کد خبر: 67609 | زمان مخابره: 11:44:46 - دوشنبه 28 فروردین 1396 | بدون نظر | |

لرزش دست‌هایت سمفونی تنهایی می‌نوازد، مادر

اما چهاردیواری خانه می‌داند لرزش دستان مادر شهید علی شفیعی سمفونی تنهایی است که غمگینانه نواخته می‌شود.

به گزاش نشانه نیوز، لرزش دست‌هایش انجام کار را برایش مشکل کرده، دست‌هایی که روزی دستفروشی، روزی دیگر کار در کوره‌ی آجرپزی و روزی هم در جبهه به یاری رزمندگان شتافته، امروز ناتوان از انجام امور زندگی شده است.

مدت‌هاست که از ماندن خسته شده و شوق رفتن و پیوستن دارد. می‌گوید بگذار برویم و راحت شویم. علی که پر کشید و به دیدار خدا رفت، مادر تنها شد. تنهای تنها…با خاطراتی از گذشته‌هایی سرشار از رنج و زحمت.

تنها دلخوشی‌اش یگانه فرزندش بود که آن را هم تقدیم آستان دوست کرد و حالا انتظار می‌کشد تا به او ملحق شود.

البته دوستان علی نگذاشته‌اند جای خالی علی، مادر را اذیت کند اما نتوانسته‌اند تنهایی مادر را پر کنند.

خودش می‌گوید علی حاضر و ناظر است و صد البته غیر از این نیست اما چهاردیواری خانه می‌داند لرزش دستان مادر شهید علی شفیعی سمفونی تنهایی است که غمگینانه نواخته می‌شود.

و این قصه‌ی تکراری مادران شهداست. سراغ هر کدام که می‌روی با خاطرات گذشته روزگار را سپری می‌کنند و یا مانند مادر شهید اختراعی هنوز چشم به راه فرزند خویشند تا از جبهه بازآید.

مادران تنهای شهدا را دریابیم تا دیر نشده است. خشاب



ارسال نظر


آخرین خبرها