کد خبر: 69737 | زمان مخابره: 8:14:58 - چهارشنبه 18 مرداد 1396 | بدون نظر | |

یادی از شهدای خاکریز خبر؛ به بهانه روز خبرنگار

استان کرمان افتخار دارد که در کارنامه ی مجاهدت جوانان برومند خویش، نام و یاد ۹ خبرنگار شهید را ثبت و ضبط نموده است.


به گزارش نشانه نیوز: به بهانه ی روزخبرنگار، گریزی می زنیم به شهدای این عرصه در استان کرمان و با جملاتی کوتاه، یادشان را گرامی می داریم.
خبرنگار شهید غلامرضا نامدار محمدی خبرنگار نشریه پیام انقلاب:
هر شکری که تو را می گویم عرق شرمم فزون تر می شود. قلبم بیشتر به لرزه می افتد. چرا که اگر نمی توان با این کلام ناقص و نارسا، شکر تو معبود را گفت. هرگز، هرگز، هرگز و هر که چینن ادعا کند، کور است. کر است. قلب او مهر خورده و ختم شده است. پس ای خدا تو خود تسبیح خودگوی که ما قاصریم. تو خود زبان ما شو که ما لالیم.

 

—————————————————-

خاطره ای از خبرنگار شهید غلامرضا جعفرپورکرمانی مدیرمسئول هفته نامه معراج
روز سه شنبه ۱۹ اسفند ماه بود. هر وقت که از او می خواستیم به عنوان امام جماعت بایستد تا ما به او اقتدا کنیم، قبول نمی کرد.  ولی آن روز قبول کرد و افراد سنگر همگی نماز صبح را به امامت ایشان خواندند.
روز آرامی بود. خبری از حمله دشمن نبود. ایشان پیشنهاد کردند حالا که منطقه آرام است بیایید سنگر را بازسازی کنیم و به من گفتند: من  استاد کار می شوم و شما هم کارگر من، تا سنگر را بازسازی کنیم.
همان طور که آجرها را روی هم می گذاشتند به حالت دو زانو نزدیک دیوار نشسته بودند، صدای مهیبی بلند شد، خمپاره ای نزدیک سنگر ما برخورد و ترکش خمپاره به پشت سر ایشان اصابت کرد و مقداری از جمجمه و ران ایشان را مورد اصابت قرار داد و ایشان همان طور که نشسته بود آرام به کنار سنگر تکیه داد. من فکر کردم  زخمی شده، وقتی نزدیکشان رسیدم دیدم که خیلی آرام به دیدار خدا  شتافته است.
راوی: احمد فتحی
———————————————————–
مناجاتی از خبرنگار شهید غلامرضا آتشی گوهری خبرنگار صدا و سیمای کرمان و روزنامه رسالت:
ای خالقی که در آخرین دقایق وداع روز ، رنگ شامگاهی را برای بدرقه خورشید به ساحل خونین افق هدایت می کنی ؛
ای خدایی که لبخند سپیده سحری را همراه با عطر یاسمن ها و میخک ها به استقبال روز روشن می فرستی، ای آفریدگاری که گلهای زیبای لاله و نرگس را در معبر آهوان سیاه چشم کوهستان ها می گسترانی و عکس آنها را در زلال چشمه ها منعکس می سازی،
ای آفریننده ای که نیلوفر وحشی را در دامنه سر سبز تپه ها می رویانی و چوپانان عاشق را برای استراحت به بالین آنها می خوانی،
ای خالقی که عشق را می آفرینی و شهد وصال را در پیمانه شرنگ می ریزی و در گذرگاه مرگ و ناکامی می گذاری،
ای خدای لایزال که قلم را در دست ناتوان من به حرکت در می آوری و در بحران یأس و گمراهی به من راه می نمایی و نیرو می بخشی،
من به تو روی می آورم و از تو استمداد می طلبم تا در کوره راه زندگی بر ناملایمات پیروزم گردانی و از بدی ها برحذرم داری و نور تابناک سعادت و موفقیت را برای هدایتم بفرستی .
————————————————————
خاطره ای از خبرنگار شهید حسن نظری مکی آبادی خبرنگار صدا و سیمای کرمان
۴ روز قبل از شهادتش نشستیم و همه بدهی ها را نوشتیم و آنها را پرداخت کردیم . بعد از شهادتش یک شب او را درخواب دیدم که گفت:‌۵۰ هزار تومان به کابینت ساز بدهکار است . من از این بدهی خبر نداشتم. حمید در عالم خواب آدرس محل جدید کابینت ساز را هم به من داد. روز بعد رفتم گشتم و آدرس را پیدا کردم. وقتی موضوع خواب خود را برای آن مغازه دار تعریف کردم شروع به گریه کرد و از گرفتن پول امتناع می نمود. اما گفتم، شهید اینجور راضی تر است و ایشان پذیرفتند.
راوی : همسر شهید

————————————————————-

فرازی از وصیت نامه خبرنگار شهید احمد محمدی خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی- رفسنجان
تمام مورخان، قلم به دستان، نگارندگان و خلاصه همه دنیا بدانند که من چشم و گوش بسته این راه را انتخاب نکردم و اگر اهداف عالیه اسلام به خون من و امثال من متحقق می گردد زهی سعادت که من هم ازیاوران حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) باشم و با نثار خون ناچیزم به تمامی مستضعفان جهان ثابت کنم که جوانان حزب الله آماده اند تاجهت آزادی کربلا و قدس عزیز جان خویش را فدا نمایند.

—————————————————————-

گوشه ای از وصیت نامه خبرنگار شهید مرتضی چمن خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی -بم
پروردگارا! تو را سپاسگزارم که توفیقی نصیبم کردی که در خدمت سربازان امام زمان(عج) و خون خواهان امام حسین (علیه السلام) و شهدای کربلا و شهدای جمهوری اسلامی باشم. پروردگارا در این راه مقدس که دفاع از دین مقدس اسلام و جمهوری اسلامی است مرا ثابت قدم بدار تا در نبرد با دشمنان دینت آن گونه که تو راضی باشی انجام وظیفه کنم.

——————————————————————

خاطره ای از خبرنگار شهید اسماعیل عمرانی خبرنگار ایسنا
در حادثه غم انگیز زلزله بم به اتفاق اسماعیل به بم رفتیم . دوستان اسماعیل در حادثه زلزله زیرآوار مانده بودند. مشغول کار شدیم . بدون امکانات فنی با دست خالی آوارها را بر می داشتیم . خسته شدم . به اسماعیل گفتم:پسرم برو  قدری آب پیدا کن بخوریم. گفت: زیر این آوارها مجروحین چشم انتظار کمک ما هستند . نمی توانیم برای رفع تشنگی، آنها را رها کنیم. شاید عمر یکی از آنها به قدر نوشیدن آب توسط ما نباشد.
راوی: قباد عمرانی پدر شهید
—————————————————————–

فرازی ازوصیت نامه خبرنگار شهید محسن کرموند
ما در برهه ای از زمان واقع شده ایم که خود کامگان و از خدا بی خبران کافر، یورش های همه جانبه خود را بر علیه اسلام و مسلمین وارد می کنند . در طول تاریخ همیشه ،اسلام خصوصاً تشیع  مظلوم واقع شده اند.
کدام امام و امت واقعی راسراغ دارید که زندگی راحتی داشته باشد. در حقیقت سختی و مشکلات در پوست و گوشت ما شیعیان عجین شده و با نابسامانی ها خو گرفته ایم … .
چه زیباست کشته شدن در راه خدا که در واقع زنده شدن است.
—————————————————————–

فرازی از وصیت نامه خبرنگار شهید حاج حسن مصطفوی خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی
بازویش تیر خورده  و کمر و پشتش بخاطر آتش گرفتن کوله آر پی جی اش سوخته بود. ایشان برای خاموش کردن آن، خود را در خاک و شن غلطانده بود. عمق سوختگی از گوشت به استخوان رسیده بود. هر روز ملحفه را می شستم، بعد از آن که طشت آب را بیرون می بردم، می دیدم شن ته نشین شده است. حدوداً ۶ ماه از این وضعیت و مجروحیت رنج می برد اما حتی یک آخ هم از او نشنیدم.
راوی: همسر شهید

 



ارسال نظر


آخرین خبرها