بسم الله الرحمن ارحیم
به نام الله، پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام به پیرمستضعفان، خمینی بتشکن و با سلام درود به ارواح پاک و به خونخفته شهدای ما و خلاصه با سلام به خانواده و فرزندان عزیزم. چند کلامی را بر حسب وظیفه شرعی برای شما ذکر میکنم.
شما ای خانواده عزیز که افتخاری نصیبتان شد تا یک نفر پاسدار امام زمان(عج) از خانوادهتان به جبهههای حسینی اعزام شود، چون در این موقعیت تمام دشمنان اسلام در صدد نابودی اسلام و قرآن و نابودی رهبر ما هستند لذا بر پیر و جوان واجب است تا در جنگ شرکت نمایند و اگر خدای ناکرده دشمنان بر ما غالب شوند دیگر نه ناموسی و نه دینی و نه ایمانی برای ما باقی نخواهند گذاشت و این دنیای پرفریب و زودگذر را هر کس خواهد پیمود.
بهترین مرگ که شهات در راه الله است
خلاصه مرگ سراغ همگی در هر موقعی که خدا بخواهد خواهد آمد. پس چه بهتر که خودمان بهترین مرگ که شهادت در راه الله است انتخاب کرده تا انشاءالله در روز محشر روسفید و سربلند باشیم و از شما تقاضا دارم که در مرگ من نگریید ولی در عوض به مصیبت اباعبدالله الحسین (ع)، اسیری زن و فرزند و زینب کبری (س) گریه کنید و خوشحال باشید که شهادت نصیب من شد و بدانید که خدا هر کس را که دوست داشته باشد او را در خودش شهید میکند.
لذا از همسر عزیزم تقاضا دارم که فرزندانم را به بهترین وجه تربیت کرده و آنها را در مواقع ناراحتی دلداری داده و اگر حمزه و روحالله بابا را خواستند بگویید که بابا انشاءالله با امام زمان(عج) خواهد آمد و همگی با هم به کربلا رفته و دشمنان خونخوار دین را نابود خواهیم کرد.
وصیتم به تو همسرم این است که زینبوار عمل نموده و دخترانم را همچون رقیه امام حسین (ع) تربیت کرده و تحویل جامعه بدهید تا خداوند دوستدار شما و از خودم راضی باشد و در آخر از تمام کسانی که بدی یا اشتباهی از من دیدهاند، حلالیت میطلبم و طلب بخشش و عفو دارم.